جدول شماره 2ـ نفوذپذیری‌ واریزه‌های دامنه‌ای تکیه‌گاه راست در محدوده ساختگاه سد
نام گمانه عمق (متر) تعداد آزمایش نفوذپذیری‌ (cm/sec)
حداقل حداکثر
A-20 50ـ11 6 6-10×13/8 3-10×8/3
A-21 58ـ3 5 صفر 1-10×8/0
A-22 16ـ4 4 6-10×6/5 2-10×3/1
A-36 27ـ3 5 5-10×62/1 4-10×61/8
A-38 10ـ3 2 4-10×27/1 4-10×76/4
A-39 13ـ3 2 4-10×3 3-10×36/1
A-51 18ـ3 3 4-10×25/8 2-10×1

جدول شماره 3ـ نفوذپذیری درواریزه‌های دامنه‌ای و آهکهای خردشده تکیه‌گاه چپ در محدوده ساختگاه سد
نام گمانه عمق (متر) تعداد آزمایش نفوذپذیری‌ (cm/sec)
حداقل حداکثر
A-1 14ـ3 3 3-10×1/1 3-10×9/8
A-2 38ـ3 10 4-10×4/9 1-10×75/0
A-3 57ـ3 11 6-10×4/6 1-10×7/0
A-5 9ـ3 2 4-10×5/1 4-10×8/2
A-10 23ـ17 2 3-10×8/2 3-10×7/3
A-19 15ـ9 2 3-10×2/1 3-10×4/1
A-32 13ـ3 3 صفر 4-10×85/1
A-33 12ـ3 2 2-10×1 2-10×1
A-17 18ـ5 3 4-10×4/5 3-10×39/
A-52 13ـ4 3 4-10×1 4-10×3/4
A-60 40ـ3 11 5-10×7/9 2-10×1
A-62 22ـ4 7 5-10×18/3 2-10×1
A-63 14ـ2 4 5-10×63/3 4-10×3/6

نفوذ‌پذیری در سنگ
باتوجه به شرایط لیتولوژیکی و نفوذ‌پذیری سنگ پی و با بررسی نتایج آزمایشهای انجام یافته بروش‌لوژن در طول کل 3480 متر که در گمانه‌های اکتشافی صورت پذیرفته است. عامل اصلی نفوذ‌پذیری در تکیه‌گاهها و پی مل د عمدتاً وجود درزه، شکاف، محدوده‌های شکسته و خرده شده موضعی توده‌سنگ می باشد. جداول شماره 10 الی 13 میانگین نفوذ‌پذیری در سنگ‌بستر ساختگاه آغ چای را نشان می‌دهد.
شبکه درزه‌ها سیستم زهکشی آبهای نفوذی در داخل توده‌سنگ را برعهده دارد. با بررسی‌های انجام یافته، میزان بازشدگی درزه‌ها و با استفاده از نتایج آزمایش لوژن توده‌سنگ موردبررسی قرار گرفته که این میزان بطور متوسط در حدود 1/0 میلیمتر، برای لوژن‌های بین 1 تا 5 لوژن و برای بیش از 5 لوژن 1> میلیمتر برآورد گردیده است. با بررسی شرایط نفوذ‌پذیری ثانوی توده‌سنگ و با توجه به آزمایشهای نفوذ‌پذیری تحت فشار (لوژن) نشان می‌دهد که خصوصیات هیدرولیکی توده‌سنگ در زمان آبگیری مخزن در رقوم‌های مختلف و در حداکثر فشار هیدروستاتیکی (در ارتباط با بالاترین سطح آبگیری مخزن) روی توده‌سنگ پی عمل خواهند نمود.
خردشدگی‌های موضعی در توده‌سنگ عکس‌العمل دوگانه داشته بطوریکه در بعضی از قطعات آزمایشی موجب افزایش شدید جذب آب گردیده و دربعضی از قطعات دیگر منجر به کاهش نفوذ‌پذیری تاحد غیرقابل نفوذ گشته‌اند. ولی در بخش عمده نفوذ‌پذیری بالای توده‌سنگ ناشی از خردشدگی موضعی آن می‌باشد. علیرغم پرشدگی درزه‌ها و ترکها با مواد ثانوی رس، کلسیت و لای، معهذا درزه‌هایی که بازشدگی آنها بگونه‌ای است که جریان آب زیرزمینی می‌توانسته به صورت آزادتری جریان یابد باعث تغییرات و هوازدگی در سطوح درزه‌ها و ترکها و یا پرشدگی آنها شده است.
بطور کلی می‌توان نتیجه گرفت که میزان نفوذ‌پذیری در عین تبعیت از تراکم شکستگی‌ها و پدیده فرسایش عمدتاً تحت تأثیر لیتولوژی و خصوصیات لایه‌بندی توده‌سنگ می‌باشد. بازشدن درزه‌ها و شستشوی مواد ثانوی هوازده تحت اعمال فشار آب درآزمایش لوژن شرایط لازم در جهت افزایش میزان نفوذ‌پذیری در درزه‌ها و ترک‌های توده‌سنگ ایجاد نموده است. در بخشهایی از توده‌سنگی که میزان خردشدگی، شکسته شدن و یا بازشدگی درزه‌های بزرگ که بازشدگی 1 میلیمتر در عمق و در سطح بازشدگی قابل توجه دارند، باعث بوجودآمدن جریانهای آشفته و باز و بسته شدن درزه‌ها گشته و یا موجب شستشوی مواد پرکننده درزه‌ها شده‌اند. مجموعه شرایط فوق علاوه بر افزایش میزان نفوذ‌پذیری در توده‌سنگی در ناپایداری تکیه‌گاهها و پی نیز مؤثر خواهد بود و تحت چنین شرایطی ایجاد پرده آب‌بند و تحکیم سنگ پی بطور قابل ملاحظه‌ای مؤثربوده و ضمن تأمین آب‌بندی پی در تحکیم آن نیز کمک زیادی می‌نماید.
اطلاعات بدست آمده از گمانه‌ای اکتشافی حفر شده در محدوده سدنشان می‌دهدکه نفوذ‌پذیری در تکیه‌گاه راست عمدتاً درعمق 50 متری کاهش می‌یابد. دربستررودخانه نیز با افزایش عمق و کیفیت ویژه توده‌سنگ نفوذ‌پذیری کاهش یافته و از عمق حدود 90 متر به پایین غیر از چند قطعه اغلب قطعات، نفوذ‌پذیری پائینی دارند.
در تکیه‌گاه چپ، نفوذ‌پذیری در عمق‌های مختلف توده‌سنگ متفاوت بوده و میزان نفوذ‌پذیری با افزایش عمق کاهش می‌یابد و در عمق حدود 75 متر نفوذ‌پذیری به حداقل می‌رسد.
نفوذ‌پذیری ساختگاه سد در نقشه شماره (II-90-CS-09) به صورت مدل هیدروژئولوژیکی ارائه شده است. بر مبنای نقشه مزبور در ساختگاه سد به پنج زون، از نفوذ‌پذیری کم به زیاد D. C. B. A. و E. تقسیم‌بندی ارائه گردیده که در فصل‌های بعدی ویژگی روشهای مزبور ارائه خواهد شد.

شکستگی و کیفیت توده‌سنگ
شرایط کیفی توده‌سنگ از نظر درجه سلامت، هوازدگی، میزان نفوذ‌پذیری و شاخص کیفی آن با توجه به گمانه‌های حفر شده و موقعیت آنها متفاوت بوده، ولی بطور کلی توده‌سنگ در محدوده‌هایی که تحت تأثیر شرایط تکتونیکی منطقه و یاعوامل فرسایشی قرار گرفته شدیداً خرد شده و هوازده می‌باشند. در سایر قسمتها توده‌سنگ از شرایط نسبتاً خوبی برخوردار بوده و مجموعه توده‌سنگ از کیفیت ضعیف تا متوسطی برخوردارمی‌باشد. باتوجه به تکتونیک منطقه مورد مطالعه، گسترش درزه و ترک محدود به چهار دسته درزه اصلی بوده و لذا خردشدگی و شکستکی توده‌سنگ پی عمدتاً از چهار دسته درزه مذکور تبعیت می‌نماید. علیرغم حضور این دسته‌درزه‌ها، ترک و گسترش قابل توجه آنها در محدوده سد، سنگ بکر از ضرایب مقاومتی نسبتاً خوبی برخوردار می‌باشد.
درجه هوادگی توده‌سنگ نیز تابع بازشدگی و گسترش دسته‌درزه‌ها، شکاف و نوسانات سطح آب زیرزمینی می‌باشد. هوازدگی عمدتاً در سطوح درزه‌ها و بخشهای خردشده سنگ‌بستر بوده عوماً در حد کم‌ و بدون هوازدگی می‌باشد ولی در بعضی از بخشها بخصوص در اعماق نزدیک سطح زمین هوازدگی شدید می‌گردد.
براساس بررسیهای انجام یافته درمحدوده سد و مطالعه نتایج حفاریها مدول شکستگی توده‌سنگ بین صفر تا 80 متغیر می‌باشد. بر اساس طبقه‌بندی Snip 1977) سنگ‌بستر دررده شکستگی کم تا زیاد (HF-SF) قرار می‌گیرد، ولی با افزایش عمق میزان شکستگی کاهش یافته و در رده‌های (MF) و (SF) یا شکستگی متوسط تا کم قرار می‌گیرد .
در جناح چپ کیفیت توده ‌سنگ‌بستر دررده کیفی ضعیف تا متوسط قرار می‌گیرد. ولی در جناح راست کیفیت سنگ از عمق 60 متر به بعد در رده متوسط قرار می‌گیرد و نسبت به جناح چپ دارای کیفیت بهتری می‌باشد. دربستررودخانه کیفیت توده سنگ‌بستر تا عمق 30 متر در رده ضعیف ولی از عمق 30 متر به پایین کیفیت سنگ در رده متوسط تاخوب قرار می‌گیرد.
قسمتهای سطحی توده سنگ‌بستر به علتدرجه فرسودگی تحت اثر عوامل جوی دارای کیفیت ضعیف‌تری نسبت به قسمتهای عمقی می باشد. و این قشر به عنوان زون فرسوده درنظر گرفته شده است که می‌بایستی از زیر هسته رسی برداشت گردند. حداکثر ضخامت این قشر 4ـ2 متر می‌باشد.
توصیف کیفی توده‌سنگ با توجه به نتایج حفارهای اکتشافی و با کاربردشاخص کیفی سنگ (RQD) صورت گرفته است. دراین بررسیها درز و شکاف طبیعی توده‌سنگ مورد توجه بوده و شکستگیهایی که در حین حفاری ایجاد شده‌اند در نظر گرفته نشده است. بررسی شاخش کیفی سنگ برای گمانه‌هایی که در تناوب کنگلومرا، گل‌سنگ و ماسه‌سنگ حفر شده‌اند، نشان می‌دهد که متوسط شاخص کیفی این توده در تکیه‌گاه چپ حدود 41 درصد (سنگ با کیفیت ضعیف و درتکیه‌گاه راست حدود 49 درصد (سنگ با کیفیت ضعیف تا متوسط9، در بستر رودخانه متوسط شاخص کیفی حدود 37 درصد (سنگ با کیفیت ضعیف) می‌باشد
قسمت‌های سطحی و موازده سنگ بدلیل بالابودن درجه هوازدگی ناشی از عوامل جوی کیفیت بسیار پایینی را نسبت به قسمتهای عمیق‌تر نشان می‌دهد. متوسط شاخص کیفی (RQD) در قسمتهای هوازده سطحی بسیار پایین می باشد. ضخامت این قشر متغیر بوده و قسمت‌های ضعیف آن از زیر هسته رسی برداشته شوند.
بطور کلی مقادیر پایین شاخص کیفی در تکیه‌گاهها و در بستر رودخانه به خردشدگی‌های ناشی از فرآیندهای تکتونیکی، سیمان رسی، و ضعیف کنگلومرا می‌باشد.
کنگلومراهای رسی در اثر برخورد با آب حفاری متلاشی شده و نمونه‌های اخذ شده عمدتاً دارای کیفیت پایین و مشابه آبرفت بوده‌اند، به همین دلیل شاخص کیفی در کنگلومراهای رسی و ماسه‌سنگهای رسی پایین می‌باشد.

5 تزریق آزمایشی سیمان
مقدمه
عملیات تزریق آزمایشی سیمان درساختگاه سد آغ چای توأماً با حفاریهای اکتشافی بازنگری مطالعات مرحله اول ‎آغاز شد. بدین منظور ابتدا محدوده مورد نظر در تکیه‌گاه چپ و در مقدار گستره هسته رسی، در محور شماره(I) محور قدیمی درپایین‌دست محور فعلی و بر روی توده‌سنگ‌های آهکی نابرجای تکیه‌گاه چپ انتخاب گردید. سپس از سوی پیمانکار اقدام به احداث سکو جهت استقرار دستگاه حفاری شد. سکوی مزبور حدوداً 1288 متر بالاتر از سطح دریا است که تقریباً 73 متر بالاتر از تراز بستر رودخانه قرار دارد. تجهیزات جانبی نظیرمیکسر، همزن ومتعلقات مربوطه نیز در فاصله 20 متری سکوی تزریق نصب گردید.
با توجه به اینکه تناوب کنگلومرا، ماسه‌سنگ و گل‌سنگ درسکوی مزبور در عمق 35 متری از سطح زمین قرار دارد، برای جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه زیاد عملیات تزریق از بالا به پایین سکوی دیگری در تکیه‌گاه راست، بین محور شماره (I) و (II) (محورهای جدید و قدیم) در رخنمونهای کنگلومرایی و ماسه‌سنگی انتخاب گردید.در این محل تزریق از پایین به بالا و همزمان به عملیات تزریق تکیه‌گاه چپ در تناوبهای کنگلومرایی و ماسه‌سنگی انجام گرفت. سکوی مزبور در رقوم حدوداً 1250 متر بالاتر از سطح دریا و تقریباً 35 متر بالاتر از تراز بستر رودخانه قراردارد.
سکوی تکیه‌گاه راست نیز همزمان با انجام عملیات تزریق در جناح چپ از سوی پیمانکار اقدام به احداث سکو گردید و دستگاه حفاری همراه با تجهیزات جانبی نظیر میکسر، همزن و متعلقات مربوطه مستقر و همزمان با عملیات تکیه‌گاه چپ، تزریق آزمایشی در تکیه‌گاه راست نیز توسط اکیپ دیگری آغاز گردید.
هدف
هدف از انجام آزمایش تزریق سیمان تعیین پارامترهای اصلی ذیل می‌باشد.
- مشخص شدن شعاع نفوذ سیمان جهت تعیین فاصله مابین گمانه‌های پرده آب‌بند
- میزان جذب سیمان در هر متر
- تعیین نسبت دوغاب مناسب برای استفاده از پرده آب‌بند و تزریق‌های تحکیمی و تماسی
- تعین پیشینه فشارتزریق
- تأثیر تزریق بر نفوذپذیری
پارامترهای فوق در طراحی و برآورد هزینه‌های پرده آب‌بند مورد استفاده قرار می‌گیرد. لازم است اشاره گردد که هدف از انجام تزریق آزمایشی در تکیه‌گاه چپ صرفاً جهت اهداف طراحی نبوده است، بلکه عمدتاً این هدف دنبال می‌شد که چگونه می‌توان توده‌سنگ‌های آهکی نابرجای تکیه‌گاه چپ را تحکیم نمود که بتوان به عنوان یک سنگ پی برخورد نمود، باتوجه به اهداف ارائه شده درفوق تزریق آزمایشی هر یک از تکیه‌گاهها بطور جداگانه بررسی خواهد شد.



زمین‌شناسی ساختگاه سد
براساس بررسیهای زمین‌شناسی سطحی و اطلاعات حاصله از نتایج حفاریهای اکتشافی، سنگ‌بستر محل سد متشکل از سنگهای رسوبی متعلق به کواترنری و ترشیاری می‌باشد که توسط نهشته‌های نسبتاً ضخیم کواترنر دربستررودخانه، آبشستهای دامنه‌ای، نهشته‌های زمین‌لغزشی و توده‌سنگ‌های نابرجا لغزش جناحین پوشش یافته‌اند.
تناوب کنگلومرا و نازک‌لایه‌های ماسه‌سنگ و گل‌سنگ تکیه‌گاههای ساختگاه سد وسازه‌های وابسته را تشکیل می‌دهند. ویژگی‌های سنگ چینه‌شناسی محل سد به قرار زیر است:
تشکیلات قرمز تحتانی پی ساختگاه سد را تشکیل می‌دهد؛ این رسوبات شامل یک سری طبقات قرمزرنگ است که در محیط کولابی کم‌عمق تشکیل شده است. تشکیلات مزبور اساساً از انواع مختلف کنگلومرا، ماسه‌سنگ، سیتستون و گل‌سنگ تشکیل شده است. کنگلومراها نازک‌لایه تا توده‌ای بوده ولی بقیه سنگها نازک تا ضخیم‌لایه می‌باشند. سنگهای مزبور بطور جانبی به یکدیگر تبدیل می‌شوند. کنگلومراها دارای سیمان رسی و آهکی بوده بطوریکه کنگلومراهای رسی، گل‌سنگ و برخی از ماسه‌سنگ‌ها از استحکام چندانی برخوردار نمی‌باشند.
تعداد و آرایش گمانه‌های تزریق
با توجه به شکل‌های شماره 6و7 آرایش گمانه‌های تزریق در تکیه‌گاهها بشرح ذیل می‌باشند.





شکل شماره 6ـ آرایش گمانه‌های تزریق در نهشته‌های زمین‌لغزشی آهکی تکیه‌گاه چپ






شکل شماره 7ـ آرایش گمانه‌های تزریق در تکیه‌گاه راست

الف ـ تکیه‌گاه چپ : گمانه‌های تزریق آزمایشی در دو آرایش مشترک انجام گرفته است. ابتدا سه گمانه AG2, AG1 و AG3 با آرایش مثلثی به اضلاع سه متر به اجرا درآمدند، سپس گمانه AGC به عنان گمانه‌ کنترل در مرکز مثلث مزبور حفرگردید. از آرایش فوق نتیجه مطلوبی عاید نگردید. آرایش جدیدی بااستفاده از گمانه‌های AGC1 , AG1 و با حفر گمانه‌ جدید AG آرایش مثلثی به اضلاع 75/1 متر انجام گرفت. در خاتمه گمانه‌ AGC3 به عنوان گمانه‌ کنترل در مرکز آرایش دوم حفر گردید کلیه گمانه‌های تزریق در این تکیه‌گاه قائم بوده و حداکثر عمق آنها 50 متر می‌باشد (شکل شماره6)
ب ـ تکیه‌گاه راست : گمانه‌های تزریق ازمایشی در این تکیه‌گاه با آرایشی مثلثی به اضلاع 2 متر به اجرا درآمدند که به ترتیب گمانه‌های AG5, AG4 وAG6 حفر و در آنها تزریق آزمایشی صورت گرفت. گمانه‌ AGC2 به عنوان گمانه‌ کنترل در مرکز مثلث مزبور حفر گردید. (شکل شماره7)

وسایل تزریق و مصالح مورد استفاده
وسایل و تجهیزات اصلی مورد استفاده در عملیات تزریق آزمایشی عبارت بودند از:
- دستگاه حفاری
- پمپ تزریق با توانایی ایجاد فشار حداکثر 40 اتمسفر
- مخلوط کن مکانیکی با حجم حدود 500 لیتر
- همزن با حجم حدود 800 لیتر
- فشارشکن
- ثبات دیجیتالی
- پکر پنوماتیک
- پمپ آب بادبی حدود 140 لیتر دردقیقه
- قیف مارشال
علاوه بر تجهیزات فوق، مصالح مورد مصرف در این آزمایش شامل سیان پرتلند معمولی (تیپ I) عمدتاً بصورت کیسه‌ای، ‌بنتونیت، و سیلیکات سدیم بوده است. آب مصرفی نیز از رودخانه آغ چای تأمین شده است.

روش تـزریق
روش تزریق در تکیه‌گاه چپ
با در نظر گرفتن شرایط تحت‌الارضی تکیه‌گاه مزبور، سکوی تزریق بر روی توده‌سنگهای آهکی جابجا شده به ضخامت حداکثر 35 متر انتخاب گردید. بدلیل ریزشی بودن گمانه‌ها در قطعه سنگهای آهکی که دارای ابعاد متفاوتی می‌باشند، روش تزریق از بالا به پایین انجام گرفت. در این روش ابتدا گمانه‌های تزریق آزمایشی به ترتیب شماره گمانه‌ها حفاری و تزریق گریدد (AG2, AG1 و AG3) که به دلیل کسب نتیجه نامطلوب، آرایش دوم با حفر و تزریق گمانه‌های AGC1, AG1 و AG7 اجرا گردید. جهت کنترل نتیجه تزریق گمانه‌ کنترل دیگری بنام AGC3 نیز حفر گردید. (شکل شماره10)

روش تزریق در تکیه‌گاه راست
با توجه به شرایط تحت‌الارضی توده‌سنگ و عدم وجود زونهای خردشده عده، روش پیشنهادی تزریق از پایین به بالا بوده که در حین اجرا در برخورد با برخی از قطعات خردشده، اجباراً در قطعات مزبور عملیات تزریق انجام می‌گرفت تا ریزش گمانه‌ باعث کندی در کار نشود. ترتیب حفر و تزریق گمانه‌ها در این آرایش به ترتیب شماره گمانه‌ها AG5, AG4 و AG6 بوده است (شکل شماره7).

نتایج حفاری در هر دو تکیه‌گاه
نتایج حاصله از حفاری گمانه‌های تزیرق آزمایشی مشخصه‌های سنگ‌شناسی هر یک از گمانه‌ها مشتمل بر نوع سنگ، درجه هوازدگی، میزان خردشدگی، شاخص کیفی سنگ (RQD) درصد بازیافتی مغزه‌ها (C.R) و مشخصات درزه‌ها در لوگ زمین‌شناسی مهندسی هر یک از گمانه‌ها گردآوری گردیده که ضمیه گزارش مزبور می‌باشد.
مقادیر میانگین شاخص کیفی (R.Q.D) برای تمامی گمانه‌های تزریق در قطعات مختلف در جدول شماره22 ارائه گردیده است.
تزریق آزمایشی در تکیه‌گاه چپ درتوده‌سنگهای آهکی نابرجا انجام گرفته است. بعد قطعات آهکی از چند سانتیمتر تا چندین متر متغیر می‌باشد. مغزه‌های حفاری میانگین شاخص کیفی 29 درصد را نشان می‌دهند که بیانگر این است که توده مذکور از خردشدگی نسبتاً بالایی برخوردار است (جدول شماره4).
بر اساس میانیگ شاخص کیفی با متوسط 36‌درصد در تکیه‌گاه راست، توده‌سنگ در رده کیفیت بد، طبقه‌بندی (1986.Deere) قرار می‌گیرد.(جدول شماره5) همینطور بر اساس مقادیر بدست آمده، توده‌سنگ محدوده تزریق آزمایشی از نقطه‌نظر توسعه درز و ترکها در رده سنگهای با درز و ترک متوسط (1977.Sneep) قرار می‌گیرد.


جدول شماره 4ـ مقادیر شاخص کیفی (R.Q.D) در تکیه‌گاه چپ
نام گمانه عمق (متر) تغییرات R.Q.D میانگین شاخص کیفی ملاحظات
حداقل حداکثر
AG1 70ـ0 صفر 95 42 اولین گمانه تزریق آرایش اول
AG2 51ـ0 صفر 95 27 دومین گمانه آرایش اول
AG3 48ـ0 صفر 40 9 سومین گمانه آرایش اول
AGG1 50ـ0 صفر 70 28 سومین گمانه کنترل آرایش اول و مشترک در آرایش دوم
AG7 45ـ0 صفر 40 40 گمانه آرایش دوم

مقادیر R.Q.D شاخص کیفی 25ـ0 50ـ25 75ـ50 90ـ75 100ـ90
خیلی ضعیف ضعیف متوسط خوب عالی


جدول شماره 5ـ مقادیر شاخص کیفی (R.Q.D) در تکیه‌گاه راست
نام گمانه عمق (متر) تغییرات R.Q.D میانگین شاخص کیفی ملاحظات
حداقل حداکثر
AG4 50ـ0 صفر 100 35 اولین گمانه تزریق
AG5 50ـ0 صفر 100 34 دومین گمانه تزریق
AG6 50ـ0 صفر 95 27 سومین گمانه تزریق
AGC2 50ـ0 صفر 100 16/46 گمانه کنترل

مقادیر R.Q.D شاخص کیفی 25ـ0 50ـ25 75ـ50 90ـ75 100ـ90
خیلی ضعیف ضعیف متوسط خوب عالی

5ـ2ـ4ـ آزمایشهای نفوذپذیری
همانطوریکه قبلاً اشاره گردید، در گمانه‌های تزریق پابپای حفاری در قطعات 5 متری و در مناطق خردشده با قطعات کمتر از 5 متر ازمایش نفوذپذیری لوژن انجام گرفته است.

5ـ2ـ4ـ1ـ آزمیاش‌های نفوذپذیری تکیه‌گاه چپ :
بررسی نتایج ازمایشهای نفوذپذیری درتکیه‌گاه چپ حاکی از آن است که در 25 متری بالایی توده‌سنگهای آهکی نابرجا بدلیل ارتباط سهل‌تر فضای بین قطعات سنگی نفوذپذیری توده عمدتاً زیاد می‌باشد.ولی با افزایش عمق از نفوذپذیریها کاسته می‌شود (جدول شماره6).
فضهای خالی موجود در توده‌سنگهای نابرجای تکیه‌گاه چپ در برابر آزمایشهای نفوذپذیری رفتارهای متفاوتی نشان داده‌اند. رفتار توده مزبور تحت تأثیر فشار اعمال شده در اثر آزمایش نفوذپذیری لوژن در شش گمانه تزریق مطابق (جدول شماره 7) می‌باشد. جدول مزبور نشان‌دهنده رفتارهای متفاوتی می‌باشد، رفتار انبساطی بالاترین درصد را (6/63 درصد) دارا می‌باشد.

5ـ2ـ4ـ2ـ آزمایشهای نفوذپذیری تکیه‌گاه راست
بررسی نتایج آزمایشهای نفوذپذیری نشان‌دهنده آن است که در 20 متری بالایی توده‌سنگ، بدلیل ارتباط سهل‌تر شبکه درز وترکها با یکدیگر و احتمالاً بازشدگی بیشتر در نزدیکی سطح زمین نفوذپذیری توده‌سنگ عمدتاً زیاد است. با افزایش عمق از نفوذپذیریها کاسته شده و نفوذپذیریها تابعی ازدرزو ترکهای باز و یا زونهای خردشده موضعی می‌شوند (جدول شماره8).
درزه‌های موجود در سنگ‌بستر تکیه‌گاه مزبور در برابر آزمایشهای نفوذپذیری لوژن رفتارهای متفاوتی را نشان داده‌اند. رفتار سنگ‌بستر تحت تأثیر فشار اعمال شده در اثر آزمایش نفوذپذیری لوژن در سه گمانه تزریق (جدول شماره9) ارائه شده است.

جدول شماره 6ـ نتایج آزمایشهای نفوذپذیری لوژن در تکیه‌گاه چپ
نام گمانه موقعیت عمق (متر) تعداد آزمایش تغییرات نفوذپذیری میانگین نفوذپذیری
حداقل حداکثر
AG-1 تکیه‌گاه چپ 5/32ـ1 9 19 100 68
AG-2 تکیه‌گاه چپ 31ـ2 7 26 100 83
AG2 تکیه‌گاه چپ 31ـ2 6 23 100 65
AGC-1 تکیه‌گاه چپ 30ـ6 5 7 100 29
AG7 تکیه‌گاه چپ 30ـ1 5 12 100 57
AGC3 تکیه‌گاه چپ 34ـ4 6 2 45 18

مقادیر لوژن 3ـ0 10ـ3 30ـ10 60ـ30 60>
کیفیت نفوذپذیری نفوذناپذیر نفوذپذیری کم نفوذپذیری متوسط نفوذپذیری زیاد نفوذپذیری خیلی زیاد


جدول شماره 7ـ رفتار ناپیوستگی‌های درون توده‌سنگ در هنگام آزمایشهای لوژن در تکیه‌گاه چپ
موقعیت تعداد آزمایش نوع رفتار
جریان خطی جریان آشفته آبشستگی بسته شدن انبساطی
تکیه‌گاه چپ 11 8 9 18 2 63



جدول شماره 8ـ نتایج آزمایشهای نفوذپذیری لوژن در تکیه‌گاه راست
نام گمانه موقعیت عمق (متر) تعداد آزمایش تغییرات نفوذپذیری میانگین نفوذپذیری
حداقل حداکثر
AG-4 تکیه‌گاه راست 50ـ7 9 1> 100 20
AG-5 تکیه‌گاه راست 50ـ6 7 1> 24 8
AG-6 تکیه‌گاه راست 50ـ5 9 1> 100 23
AGG-2 تکیه‌گاه راست 50ـ2 9 1> 2 1

مقادیر لوژن 3ـ0 10ـ3 30ـ10 60ـ30 60>
کیفیت نفوذپذیری نفوذناپذیر نفوذپذیری کم نفوذپذیری متوسط نفوذپذیری زیاد نفوذپذیری خیلی زیاد



جدول شماره 9ـ رفتار ناپیوستگی‌های درون توده‌سنگ در هنگام آزمایشهای لوژن در تکیه‌گاه راست
موقعیت تعداد آزمایش نوع رفتار
جریان خطی جریان آشفته آبشستگی بسته شدن انبساطی
تکیه‌گاه چپ 24 19 9 17 6 49


شرایط زمین‌شناسی و ژئوتکنیکی سازه‌های جنبی
سیستم انحراف
به منظور انحراف دبی پایه و نیز سلابهای رودخانه آغ چای از محدوده پی سد درطول دوره ساختمانی سد، لازم است تا سیستمی جهت هدایت جریان آ‌ب از بالادست (فرازبند) پی سد به پایین‌دست آن (نشیب‌بند) پیش‌بینی گردد. بر اساس مطالعات انجام گرفته گزینه سیستم انحراف به صورت دو تونل در جناح راست بلحاظ فنی و اقتصادی از ارجحیت بیشتری نسبت به سایر گزینه‌ها برخوردار است.
به منظور هدایت جریان رودخانه به سازه ورودی تونل‌های انحراف از یک کانال ذوزنقه‌ای شکل به طول حدود 125 متر استفاده گردیده است. عرض کف کانال در ابتدای آن بالغ بر 85 متر و در ابتدای سازه ورودی برابر با 28 متر می‌باشد.
حفاری‌ها در این قسمت درآبرفت و سنگها هوازده با شیب 1‌:‌2 (قائم : افقی) پیش‌بینی گردیده است. شیب حفاری در سنگ نیز 5/2:‌1 (قائم : افقی) در جناحین و درپرتال 3‌:‌1 (قائم : افقی) می‌باشد. تراز کف کانال ورودی دررقوم 1222 متر از سطح دریا طراحی شده است.
تونل‌های انحراف در پلان به صورت مستقیم وبه ترتیب با طول حدود 754 و 745 متر طراحی شده‌اند. رقوم دهانه ورودی تونل‌ها 1222 متر از سطح دریا و رقوم دهانه خروجی آنها معادل 1214 متر از سطح دریا می‌باشد. تونل‌ها دارای مقطع داخلی دایره به قطر 5 متر و مقطع حفاری نعل‌اسبی به قطر 80/5 متر می‌باشد.
کف حوضچه آرامش هر دو تونل دررقوم 5/1208 متر از سطح دریا پیش‌بینی شده است. جریان خروجی از حوضچه آرامش توسط کانالی افقی با مقطع ذوزنقه‌ای شکل بطور حدود 25 متر بطرف رودخانه در پایین‌دست هدایت می‌گردد. عرض کف کانال در حدود 30 متر می‌باشد. شیب حفاری در پیشانی پرتال خروجی، جناح راست و چپ کانال خروجی درمحدوده سنگ 1‌:‌1 و در محدوده آبرفت 1‌:‌2 (عمودی : افقی) تعیین شده است.
به منظور کنترل آبیگری اولیه و تخلیه سریع مخزن سد در مواقع اضطراری یک سیستم تخلیه‌کننده تحتانی در نظر گرفته شده است. تخلیه‌کننده تحتانی شامل: آبگیر، دریچه راس، تونل با جریان تحت فشار و آزاد و دریچه‌های کنترل تخلیه آب می‌باشد. سیستم تخلیه‌کننده تحتانی با در نظر گرفتن استفاده ثانویه از سیستم انحراف موقت طراحی شده است.
اجزای مختلف این سیستم عبارتند از:
دهانه ورودی، شف قائم، مجرای تحت فشار هدایت جریان، اتاق دریچه‌ها، مجرای آزاد هدایت چیان، سیستم استهلاک انرژی و کانال هدایتجریان به رودخانه، حداکثر ظرفیت تخلیه‌کننده تحتانی در حالت بازگشایی کامل دریچه کنترل و با سطح آب مخزن در تراز عادی بهره‌برداری (رقوم 5/1296 متر از سطحدریا) درحدود 75 مترمکعب در ثانیه می‌باشد. درتراز حداقل بهره‌برداری (رقوم 1257 متر از سطح دریا) حداکثر ظرفیت تخلیه‌کننده حدود 51 مترمکعب در ثانیه می‌باشد.
در زمان تهیه گزارش تونل‌های انحراف درحال حفاری بوده‌اند. بر اساس نتایج حاصله از گمانه‌های حفاری‌شده، نقشه‌های ازبیلت ژئوتکینیک در قسمت‌هایی از تونل که حفر شده‌اند و نقشه‌ها و مقاطع زمین‌شناسی (نقشه‌های شماره II-23-CS-02 و II-23-CS-01) تونل‌های انحراف بطور عمده از درون تشکیلات قرمز تحتانی (تناوب سنگهای کنگلومرا، ماسه‌سنگ، سیلتستون و گل‌سنگ) و به مقدار کمی از واریزه‌های دامنه‌ای در محل ورودی و خروجی عبور می نماید. تشکیلات قرمز تحتانی حدود 3 درصد و واریزه‌های دامنه‌ای حدود 97 درصد از مسیر تونل را تشکیل می‌دهند. ویژگی هر کدام از این مصالح قدیم به جدید بشرح زیر می‌باشند.
تشکیلات قرمز تحتانی : این تشکیلات از تناوب کنگلومرا، ماسه‌سنگ، سیلتستون، گل‌سنگ و مارن تشکیل شده است. عناصرتشکیل‌دهنده کنگلومرا شامل سنگهای قدیمی‌تر ناحیه بوده که عبارتند از گنیس، آمفیبولیت، کوارتزیت، سنگهای اولترابازیک، دولومیت و آهک می‌باشند. کنگلومراها دارای دو نوع سیمان رسی و آهکی می‌باشند. کنگلومراهای باسیمان رسی از استحکام چندانی برخوردار نمی‌باشند، بطوریکه در گمانه‌های اکتشافی درصد بازیافتی مغزه‌ها بدلیل وجود سیمان رسی عموماً متر از 20 درصد و درکنگلومراهای با سیمان آهکی درصدبازیافتی مغزه‌ها عمدتاً بالاتر از 65 درصد می‌باشند. قلوه‌ها عموماً گرد شده و قطر آنها حداکثر 35 سانتیمتر می‌باشد.
تکیه‌گاه راست را از بستر رودخانه تا رقوم 1250 متر بالاتر از سطح دریا کنگلومراهای ضخیم‌لایه تشکیل داده‌اند و از رقوم 1250 متر به بالا کنگلومراها بطور جانبی به ماسه‌سنگ تبدیل می‌شوند. از رقوم 1290 متر بالاتر از لایه‌های کنگلومرایی کاسته شده و سنگ‌بستر عمدتاً به تناوب ماسه‌سنگ، سیلتستون، گل‌سنگ و نازک‌لایه‌هایی از کنگلومرا تبدیل می‌گردد. سیمان ماسه‌سنگها نیز ضعیف بوده و به طرف رقومهای بالا تبدیل ماسه‌سنگها به سیلتسون و گل‌سنگ عمومیت داشته و علیرغم سیمان مقاومی که در پاره‌ای از بخش‌ها به چشم می‌خورد سایرسنگها نیز دارای خواص مکانیکی ضعیفی می‌باشند. در برخی نقاط عدسی‌هایی از گل‌سنگ و سیلتستون در بین کنگلومراها نیز مشاهده می‌شوند. تونل عمدتاً از درون سنگ‌های کنگلومرایی عبور کرده است (خصوصاً در خروجی و ورودی) و در قسمت میانی از درون لایه‌های نازک تا ضخیم ماسه‌سنگ، سیلتستون و گل‌سنگ عبور کرده است.
ـ واریزه‌های دامنه‌ای (QS) : واریزه‌های دامنه‌ای در ساختگاه سد آغ‌ چای از قطعات رویه‌دار آهکی، کنگلومرا همراه بارس، لای و ماسه تشکیل شده است. در مسیر تونل‌های انحراف، محدوده‌های خروجی و ورودی بوسیله واریزه‌های دامنه‌ای پوشیده شده‌اند.
در محل پرتال ورودی ضخامت واریزه‌های دامنه‌ای بسیار کم و حدود 3ـ2 متر و درپرتال خروجی ضخامت واریزه‌های دامنه‌ای حدوداً به 5 متر می‌رسد.
ضمناً درمحدوده ورودی و خروجی تعداد نسبتاً زیادی توده‌سنگهای آهکی نابرجا با ابعاد متفاوت دردامنه پراکنده شده‌اند. این قطعات می‌بایستی از محدوده‌های ورودی و خروجی دور گردند. توده‌های مزبور در صورتیکه در ارتفاعات ورودی و خروجی باقی بمانند ممکن است در زمان اجرا و یابهره‌برداری به دلیل‌های مختلف به حرکت درآمده و باعث تخریب درسازه‌های ورودی و خروجی گردند.

زمین‌ساخت
در مسیر تونل‌های انحراف ساختگاه آغ چای گسله‌های فرعی با جابجائی‌های اندک (کمتر از یک متر) مشاهده گردیده است. گسله‌های مذکور در نقشه‌های ازبیلت ژئوتکنیکی و درمقاطع زمین‌شناسی نمایش داده شده‌اند. با توجه به اینکه تکیه‌گاهها عمدتاً توسط واریزه‌های دامنه‌ای و نهشته‌های زمین‌لغزشی پوشیده شده‌اند. مکان نمایش گسله‌های مذکور در نقشه‌های زمین‌شناسی وجود نداشته است. ولی در نقشه‌های ازبیلت ژئوتکنیکی بطور دقیق برداشت و نمایش داده شده‌اند.
به منظور تحلیل پایداری و تجزیه تحلیل آماری، برداشتهای صحرایی و اندازه‌گیری‌های دسته‌درزه‌ها در تکیه‌گاه راست انجام گردیده است. بعد از پیاده کردن این گسستگی‌ها بر روی شبکه شمیت دسته درزه‌های غالب با توجه به کنتور دیاگرامها مشخص گردیده است.
ـ دسته درزه‌های محدوده ورودی تونل‌های انحراف : درمحدوده ورودی تونل‌های انحراف ناپیوستگی‌ها اندازه‌گیری و بر اساس اندازه‌گیری درزه‌ها کنتوردیاگرام و صفحات ناپیوستگی‌ها تهیه شده است. بر اساس درزه‌های اندازه‌گیری شده چهار دسته درزه اصلی در این محدوده شناسایی شده است. شایان ذکر است که علاوه بر درزه‌های فوق‌الذکر تعدادی درزه‌های فرعی نیز قابل مشاهده‌اند که از ارائه آنها در این مبحث خودداری بعمل آمده است.
ـ دسته‌درزه‌ای محدودده خروجی تونل‌های انحراف : درمحدوده خروجی تونل‌های انحراف ناپیوستگی‌ها اندازه‌گیری و بر اساس اندازه‌گیری‌های انجام شده، است. براساس کنتور دیاگرام تعداد شش دسته درزه اصلی در محدوده خروجی شناسایی شده است.

هیدروژئولوژی
در این مرحله از مطالعات و با استفاده از اندازه‌گیری‌های تراز آب زیرزمینی در گمانه‌های حفر شده در ساختگاه شد آغ چای، نقشه هیدرو ایزوپیز برای ساختگاه تهیه گردیده است.
بر اساس اطلاعات نقشه مذکور مسیرتونل عمدتاً خشک بوده و در قسمت میانی تونل نشت آب به مقدار ناچیز خواهد بود. با در نظر گرفتن تغییرات سطح آب زیرزمینی و پایین بودن تراز آی زیرزمینی در جناحین می‌توان نشت آب از دیواره و کف تونل را انتظار داشت. شایان ذکر است که در فصل تر به صورت نقطه‌ای در برخی نقاط از سقف تونل نشت‌هایی ایجاد خواهد شد. در قسمت میانی تونل درزمان پیشروی به برخی از درزه‌ها که فاقد پرشدگی می باشند برخورد خواهد شد. در درزه‌های مذکور آبهایی جمع شده که هنگام برخورد به آنها، آب بداخل تونل نشت خواهد نمود. آبهای نشتی دارای حجم محدودی بوده و مشکلی را برای اجرای کار بوجود نخواهد آورد.
با توجه به کم‌نفوذپذیربودن مواد تشکیل دهنده مسیر تونل‌های انحراف، مقدارکمی نشت آب ناشی از بازشدگی درون دسته درزه‌های مسیر تونل خواهیم داشت. با توجه به نتایج حاصله از گمانه‌های حفر شده، حدوداً 80 درصد از آزمایشهای نفوذپذیری انجام شده دارای نفوذپذیری کمتر از 5 واحد لوژن می‌باشند. ضمناً نشت آب بدرون تونل شماره دو بیشتر از تونل شماره یک خواهد بود. با توجه به اینکه رودخانه آغ چای تکیه‌گاهها را زهکشی می‌نماید، لذا آبهای زیرزمینی از تکیه‌گاه به سمت رودخانه بوده و در نتیجه تونل شماره دو به سمت تکیه‌گاه بوده و ابتدا آبها به درون تونل شماره دو تخلیه می‌شوند. در نتیجه نشت آب بدرون تونل شماره دوبیشتر از تونل شماره یک خواهد بود. همانطوری که در فوق نیز بیان گردید، میزان آب زهکشی شده به درون تونل ناچیز و حدوداً 18/0 لیتردردقیقه در متر از طول تونل می‌باشد.

بررسی خصوصیات ژئوتکنیکی مسیرتونل‌های انحراف
به منظور شناسایی خصوصیات تحت‌الارضی مسیر تونل انحراف، از نتایج حاصله از حفاریهای اکتشافی گمانه‌های A40, A39, A37 و A41 استفاده شده است. ویژگی‌های ژئوتکنیکی توده‌سنگ مسیر تونل بشرح زیر می‌باشد.
ـ کیفیت : توصیف کیفی سنگ بر اساس نتایج حفاریهای اکتشافی در ارتباط با سیستمدرز و شکافها با کاربرد شاخص کیفی سنگ (R.Q.D) صورت گرفته است. در این بررسی‌ها درز و شکاف طبیعی توده‌سنگ مورد توجه بوده است. بررسی شاخص کیفی گمانه‌هایی که در تناوب سنگهای سیلتستون، ماسه‌سنگ، گل‌سنگ و کنگلومرا حفر شده‌اند. نشان می‌دهد که متوسط شاخص کیفی این توده در مسیر تونل حدود 31 درصد (سنگ باکیفیت متوسط) می‌باشد. شایان ذکر است که شکستگی‌ها و وارفتن سیمان رسی سنگ‌بستر در اثر آب حفاری باعث گردیده که متوسط شاخص کیفیسنگ‌بستر در مغزه‌های بدست آمده از گمانه‌ها از شاخص کیفی واقعی سنگ‌بستر کمتر باشد.
ـ نفوذپذیری : نفوذپذیری بروش لوژن در گمانه‌های مسیر تونل انجام گرفته است. با توجه به نفوذپذیری گمانه‌های حفر شده درمسیر تونل انحراف در مطالعات مرحله اول و دوم میانگین نفوذپذیری بدست آمده حدود 15 لوژن (نفوذپذیری متوسط) می‌باشد.

تزریق تحکیمی و تماسی در تونل‌های انحراف
عملیات حفاری و تزریق بعد از پوشش بتنی انجام خواهد گرفت. عملیات حفاری و تزریق اتصالی و تحکیمی بشرح زیذ می‌باشند.
ـ گمانه‌های تزریق : گمانه‌ها برای انجام عملیات تزریق به روش دورانی و یا با صلاح دید دستگاه نظارت ضربه‌ای حفر خواهد گردید. قطرگمانه‌های حفاری درونی 46 و یا 56 میلیمتر خواهد بود. گمانه‌ها حول محور تونل حفر خواهند گردید. حفاری بروش دورانی بوسیله دبل تیوپ کربارل و انواع سرمته الماسی برحسب جنس مصالح انجام خواهد گرفت. (نقشه شماره II-23-CS-02 و II-23-CS-01)
ـ گمانه‌زنی در بتن : لوله‌هایی از جنس پی‌وی‌سی یا مسدودکننده موقت بایستی همزمان با اجرای پوشش بتنی تعبیه گردد، تا بعداً به پوشش بتنی صدمه واردنیاید.
ـ تزریق تحکیمی : به منظور پرکردن فضاهای خالی و درزهای ثانویه که بر اثر انفجار در سنگ و یا آبرفتهای کهن بوجود آمده و همچنین برای بهبود بخشیدن به کیفیت سنگ‌بستر و غیرقابل‌ نفوذکردن آن عملیات تزریق تحکیمی انجام می‌گردد. در هر ردیف 8 گمانه بطور 4 متر حفر و تزریق می‌گردند، عمق گمانه‌ها در زمان اجرا تدقیق خواهد گردید. فواصل ردیفها از یکدیگر 5/1 متر خواهد بود. زوایای گمانه‌های تحکیم ا ز همدیگر 45 درجه می‌باشد. ردیفها به صورت اولیه و ثانویه تقسیم‌بندی خواهند شد، در صورتیکه در محدوده‌هایی خورند سیمان در گمانه‌های اولیه کم باشد، در ردیفهای ثانویه فقط نیمی از گمانه‌های تعیین شده حفر و تزریق خواهند شد.
ـ تزریق تماسی : بعد از انجام پوشش بتنی می‌بایستی اقدام لازم برای پرنمودن فضاهای خالی بین سطوح سنگی و پوشش بتنی انجام گیرد. تزریق تماسی در نیم‌دایره بالای تونل و فاصله ردیفهای تزریق تماسی از همدیگر 5/1 بین ردیفهای تزریق تحکیمی) انجام خواهد گرفت. در قسمت تاج تونل یک گمانه و در طرفین این گمانه نیز دو گمانه با زاویه 45 درجه نسبت به گمانه اول و مجموعاً سه گمانه در هر ردیف طبق دستورالعمل دستگاه نظارت انجام می‌گیرد. عملیات تزریق تماسی حداقل 21 روز بعد از زمان بتن‌ریزی انجام می‌شود. نقشه‌های شماره (II-23-CS-02 و II-23-CS-01) موقعیت گمانه‌های تزریق تحکیمی و تماسی را نشان می‌دهند.
فشاردر تزریق‌های تحکیمی و تماسی
فشار تزریق تحکیمی و تماسی با توجه به سنگ‌بستر دربرگیرنده تونل به صورت زیر خواهد بود
ـ تزریق تماسی P=2kg/cm2
ـ تزریق تحکیمی P=4+5/0 D
وسط قطعه مورد تزریق = D

ترکیب دوغاب سیمان
دوغاب سیمان مخلوطی از آب، سیمان، بنتونیت و با توجه به وضعیت نفوذپذیری، بعضی اوقات ماسه و سایر افزودنیها (کربنات سدیم و سیلیکات سدیم) می‌باشد. ترکیب دوغاب مصرفی می‌بایستی همواره پایدار بوده و نسبت وزنی سیمان به آب (3‌:‌1 الی 1‌:‌3، آب: سیمان) برحسب نفوذپذیری متغیر خواهد بود. نسبت اولیه آب به مواد جامد (یا آب به سیمان) تابعی از نفوذپذیری می‌باشد که در جدول زیر ارائه می‌گردد.


جدول شماره 10ـ نسبت اولیه آب به مواد جامد (تزریق تحکیمی و تماسی9
نفوذ‌پذیری (واحدلوژن) نسبت اولیه آب به سیمان (W/C) سیلیکات سدیم (cc/lit) بنتونیت نسبت وزنی به سیمان (%) ملاحظات
5ـ0 1‌:‌3 - 6%ـ5% مصرف سایر افزودنیها طبق دستورالعمل دستگاه نظارت خواهد بود.
30ـ5 1‌:‌2 - 4%ـ3%
60ـ30 1‌:‌1 - 3%
60> 1‌:‌8/0 20ـ10 2%




8ـ سنگ‌ بستر
سنگهای گستره دریاچه همانطور که قبلاً نیز توضیح داده شده است، در محدوده ابتدایی از سازندهای قرمز تحتانی (تناوب کنگلومرا، ماسه‌سنگ، سیلتستون و گل‌سنگ) رخنمون دارند و در قسمت میانی و انتهایی مخزن سنگهای مربوط به فلیش، افیولیت و افیولیت ملانژ رخنمون دارند که در این فصل از ارائه گزارش در ارتباط با فلیش‌ها و افیولیت‌ها خودداری بعمل می‌آید.
شایان ذکر است که ویژگی فلیش و افیولیت‌ها در فصل دوم همین گزارش در زمین‌شناسی عممی منطقه ارائه شده است.
در این قسمت از گزارش فقط به انواع سنگها و خصوصیات آنهاپرداخته خواهد شد. در محدوده فلیش‌ها و افیولیت‌ها نیز گرانیت، گرانودیوریت، آمفیبولیت، گنیس، سرپالتین، شیست و میکائیست رخنمون دارند. خصوصیات سنگهای رخنمون یافته در مخزن بشرح زیرمی‌باشد.
ـ گرانیت : گرانیت سنگی است نفوذی بسیار مقاوم و توده‌ای، دارای بافت درشت‌دانه تمام بلورین فانریتیک که کانیهای اصلی تشکیل‌دهنده آن کوارتز، پلاژیوکلازهای سدیک، میکاها و کانیهای مافیک می‌باشند. در برخی نقاط پلاژیوکلازها بیش از فلدسپاتهای پتاسیم بوده بطوریکه گرانیت‌ها به گرانودیوریت تبدیل شده‌اند. گرانیت در سطح دارای درزه‌های فراوانی بوده که بوسیله موادرسی، مواد خرد شده سنگی، کلسیت و کوارتز پر شده‌اند. سنگهای مذکور برنگ خاکستری روشن تا متمایل به سیاه و در برخی نقاط برنگ صورتی بوده کهدر سطح تحت عوامل فرسایشی، برنگ قهوه‌ای دیده می‌شوند.
رگه‌های آپلیتی و سیلیسی دراین توده به صورت ثانویه دیده می‌شوند. تغییرات ناشی از هوازدگی سطحی از طریق دسته‌درزه‌ها به عمق منتقل گردیده است. مناطقی که تحت تأثیر گسله‌ها قرار دارنددگرسانی و هوازدگی درعمق بیشتری گسترش یافته‌اند.
ـ گرانودیوریت : گرانودیوریت سنگی نفوذی تمام بلورین که کانیهای اصلی تشکیل‌دهنده آن شامل فلدسایتهای پتاسیم، پلاژیوکلازهای سدیک، کانیهای مافیک و فرومانیزین است. با توجه به اینکه سنگهای محدوده مخزن در پاره‌ای نقاط گرانیت بوده که در برخی نقاط نیز کانیهای پلاژیوکلاز عمدتاً از فلدسپاتهای پتاسیم هستند،‌سنگ از گرانیت به گرانودیوریت تبدیل شده است. گرانودیوریت‌هاعمدتاً به صورت دانه‌ای (ریز تا متوسط دانه) می‌باشند. در محدوده مخزن عمدتاً گرانودیوریت‌ها همراه با گابرو، گرانیت و آمفیبولیت دیده می‌شوند. این سنگها برنگ خاکستری متمایل به سیاه می‌باشند.
ـ سرپانتین : سنگهای سرپانتین معمولاً از تجزیه پریدوتیت‌ها حاصل می‌گردند. سنگهای مزبور به رنگ خاکستری تا سبز تیره می‌باشند. با توجه به اینکه مقدار تالک نسبت به سایر متشکل این کانی سنگ زیاد می‌باشد، سنگ جلای صابونی دارد. از مشخصه‌های دیگر این سنگها درزه‌های فراوان آنست که معمولاً در امتداد آنها جابجایی صورت گرفته است. این سنگها بوسیله رگه‌های متعدد کربناته قطع شده‌اند. سرپانتین‌ها دربخش انتهایی مخزن رخنمون دارند.
ـ آمفیبولیت‌ها : آمفیبولیت‌ها سنگهایی هستند که در آنها کانیهای آمفیبول هورنبلند سبز، پلاژیوکلاز بازیک (آندزین و لابرادور) و ندرتاً پیروکسن (دیوپسید) و گرونا دیده می‌شوند. پیروکسن‌ها و گروناها در اینگونه سنگها بطور اتفاقی تشکیل می‌گردند.
آمفیبولیت‌های موجود در منطقه بدلیل تنوع منشورهای باریک و کشیده، دارای بافت نماتوپلاستیک می‌باشند. کانیهای منشوری در آن جهت‌دار بوده و در سطح تورق دیده می‌شوند. آمفیبولیت‌ها برنگ خاکستری متمایل به سبز تیره هستند.
در بین آمفیبولیت‌ها میکا‌شیست‌های آمفیبولنیز مشاهده می‌شوند. در میکاشیست‌های آمفیبول‌دار اکتینوت بطور مجتمع و به شکل دسته‌های علف گسترش داشته و گاهی نیز هورنبلند سبز در آمفیبولیت‌ها دیده می‌شوند.
ـ شیست‌های سبز : این سنگها حاصل دگرگون شدن کانیهای تشکیل‌دهنده شیست‌های سبز اپیدوت، آمفیبول، کلریت و مقدار کمی آلبیت می‌باشد. کواترز بمقدار کم در این سنگها یافت می‌شود. دلیل رنگ سبز این سنگها وجود اپیدوت، آمفیبول،و کلریت می‌باشد. بافت میکروسکوپی این سنگها به علت آنکه کانیها دریکدیگر داخل شده است دارای بافت دیابلاستیک است. آمفیبول بافت نماتوبلاستیک به سنگ داده است. شیست‌های سبز در بین آمفیبولیت‌ها گاهی به صورت رگه‌هایی رخنمون دارند. این سنگها از مقاومت متوسطی برخوردار بوده و رنگ آنها خاکستری مایل به سبز می‌باشد.
ـ گنیس ـ این سنگ از دگرگونی میکاشیست‌های دارای دو میکا تشکیل شده است. کانیهای تشکیل‌دهنده این سنگ کوارتز، پلاژیوکلاز، ‌فلدسپاتهای آلکالن، بیوتیت، مسکویت و آمفیبول می باشد. دراین سنگها فلدسپاتها به شکل چشم‌هایی در متن سنگ دیده می‌شوند. چشم‌های مذکور اغلب جهت‌دار بوده و جهت‌یابی مشخصی را در سنگ بوجود آورده است.
در گنیس‌های رخنمون یافته درمحدوده مخزن، فلدسپات همراه با کوارتز لایه‌های روشن و میکاها همراه با آمفیبول لایه‌های تیره را بوجود آورده‌اند. لایه‌های روشن و تیره و برعکس شیستوزیته به هیچ‌وجه ممتد نبوده و به این جهت به آنها لیتاژ می‌گویند. این سنگها از مقاومت نسبتاً خوبی برخوردار می‌باشند و رنگ آنها عمدتاً کرم مایل به صورتی می‌باشد.